قدس آنلاین: بعضی از دانشآموزان و دانشجویان با زحمت فراوان و مداوم در امتحانات دروس مختلف قبول میشوند و پا به سطوح بالاتر آموزشی میگذارند، اما هستند کسانی که میانبر میزنند و بدون هیچ نگاهی به جزوات و کتابها میخواهند با تقلب کردن به این هدف برسند؛ روشی که برای خیلی از ما کاملاً آشناست.
سالهای زیادی است که نظام آموزشی ایران مانند خیلی از نظامهای آموزشی دنیا با این پدیده روبهرو است و طی زمان فقط شیوههای آن هر از گاهی تغییر میکند. یعنی هرچه فناوری توسعه پیدا میکند روشهای تقلبپیچیدهتر و متنوعتر میشود. مثلاً اگر تا دیروز تقلب به یادداشتبرداری و مخفی کردن آن در جوراب و آستین لباس و یا روی دیوار کلاس و... محدود میشد حالا دامنه آن به تلفنهای هوشمند نیز کشیده شده تا جایی که سبب شده دو وزارتخانه عتف و آموزش و پرورش ورود تلفن همراه را به جلسات امتحان ممنوع اعلام کنند.
پرسش این است چرا این پدیده تا این حد در بین دانشآموزان و دانشجویان جامعه ما شایع است؟ آیا میتوان پس از سالها راهی پیدا کرد تا دانشآموزان و دانشجویان، خود از تقلب کردن در یک نظام آموزشی که بهشدت رقابتی و کاملاً کنکورمحور است، فاصله بگیرند؟
تقلب در بین دانشآموزان روند کاهشی دارد
خسرو ساکی، رئیس مرکز سنجش وزارت آموزش و پرورش در پاسخ به قدس کمکاری دانشآموزان در فراگیری دروس را عمده دلیل تقلب از سوی آنان میداند و میگوید: البته بعضی از دانشآموزان هم کم کاری نمیکنند و درسشان هم خوب است اما چون نمیخواهند در رقابت با دیگران کم بیاورند تقلب میکنند.
وی با اشاره به اینکه تقلب بین دانشآموزان فراگیر نشده، میافزاید: تقلب معنی و مفهوم متفاوتی دارد اما اگر مفهومش رد و بدل کردن پاسخ پرسشها باشد، خب این موضوع در همه سطوح بوده و الان هم هست.
ساکی با بیان اینکه موضوع تقلب در ذاتش بدآموزی دارد، در پاسخ به این پرسش که آیا تحقیق مشخصی از سوی آموزش و پرورش صورت گرفته که نشان دهد چند درصد دانشآموزان کشور در امتحانات تقلب میکنند، میگوید: تحقیقی در این زمینه نه در گذشته و نه در یک سال اخیر صورت نگرفته است. البته آمار تقریبی کسانی که تقلب کرده و گرفتار شدهاند را داریم که رقم آن خیلی قابل توجه نیست. یعنی از ۶۰۰ هزار نفری که در امتحانات شرکت میکنند بین ۶۰ تا ۷۰ نفر از سوی مراقبان گیر میافتند. اما خیلیها هستند که گرفتار نمیشوند و ما هیچ آماری از آنها نداریم.
وی روند تخلف یاد شده از سوی دانشآموزان کشور را کاهشی ارزیابی میکند و میافزاید: در مجموع، تقلب از سوی دانشآموزان رو به افزایش نیست. البته برخی کانالهای اجتماعی در این زمینه ادعاهایی مطرح میکنند که غیرواقعی و بیشتر فضاسازی است. مثلاً یکی میگوید ۲ هزار عضو دارد اما همه این تعداد که نمیتوانند تلفن همراه به حوزه امتحانی ببرند. حتی به فرض اینکه بتوانند چنین کنند، آنوقت این سؤال پیش میآید که آیا میتوان یک سؤال تشریحی که چند سطر جوابش میشود را از طریق گوشی بدست آورد و آن را بازنویسی کرد و وقت برای پاسخ به سؤالات دیگر کم نیاورد؟ قطعاً انجام چنین کاری آسانی نخواهد بود.
وی در پاسخ به کارشناسانی که معتقدند بخشی از علت فراگیری تقلب در بین دانشآموزان ایرانی به عدم نظارت مناسب از سوی مراقبان امتحانات برمیگردد، میگوید: بنده معتقدم نظارت از سوی ناظران به خوبی انجام میشود. یعنی ناظران در انجام وظایفشان کوتاهی نمیکنند و اگر ضعفی هم باشد خود دانشآموزان معترض میشوند و با مشکل برخورد میشود. مثلاً اگر ناظری در مقابل تقلب دانشآموزی سکوت کند و یا خودش جوابها را به دانشآموزی برساند در پایان جلسه بعضی از دانشآموزان چنین اتفاقی را گزارش میدهند و با وی برخورد میشود.
وی در خصوص چگونگی برخورد آموزش و پرورش با کسانی که اقدام به تقلب در امتحانات میکنند، میگوید: براساس آییننامه امتحانات به همراه داشتن تلفن همراه و هر ابزار تقلبی در هنگام امتحان یا آزمون ممنوع است و تخلف محسوب میشود و اگر شخص گیر بیفتد بسته به اینکه از آن استفاده کرده یا نکرده متفاوت خواهد بود؛ در واقع اگر از آن استفاده نکرده باشد نمره آن درس یا امتحانش صفر میشود، اما اگر معلوم شود استفاده کرده نمره دروس قبلیاش صفر شده و از امتحان دروس بعدی هم محروم خواهد شد.
وی در پاسخ به اینکه چگونه میتوان دانشآموزان را از تقلب کردن بازداشت، میگوید: باید از دوره پیش دبستانی از روشهای تربیتی استفاده کنیم تا شخصیت دانشآموزان به گونهای شکل بگیرد که به قانون احترام بگذارند، حدود و تکالیفشان را بشناسند، رفتارهای نامتعارف انجام ندهند و بتوانند خود کنترلی داشته باشند وگرنه نه تنها در جریان امتحانات بلکه در سایر امور زندگی نیز چنین رفتاری از سوی افراد رخ میدهد.
رشد تقلب در بین دانشآموزان و دانشجویان
اما مجید ابهری، پژوهشگر و متخصص علوم رفتاری نظر دیگری دارد و به قدس میگوید: متأسفانه تقلب برای موفقیت در امتحانات به دلایلی چون رشد روحیه ضد اخلاقی در بین نوجوانان و جوانان، تنبلی دانشآموزان، کم توجهی به امر نظارت در جلسات امتحان، آموزش به شیوههای نادرست و ناکارآمد از سوی معلمان و... در حال افزایش است. یعنی وقتی چند دانشآموز یا دانشجو میبینند فردی با تقلب کردن بهراحتی میتواند نمره بیاورد و دروس را بگذراند آنها هم تشویق میشوند بهجای مطالعه و تحمل سختی، دست به چنین روشهای نادرستی بزنند.
وی با اشاره به اینکه قبح تقلب در جامعه کمرنگ شده و گرایش به تقلب در مدارس و دانشگاهها طی چند سال اخیر افزایش یافته است، تصریح میکند: این موضوع میتواند هشداری جدی به همه ما باشد چون فرزندان که آیندهسازان این جامعه هستند بهشدت از این قضیه آسیب میبینند. عادت کردن به تقلب به آنها یاد میدهد که میتوانند در راستای منافع شخصی خود بهراحتی اخلاقیات و قوانین و مقررات را زیر پا بگذارند.
وی میگوید: برای مقابله با تقلب به عنوان یک رفتار نادرست باید خانوادهها، آموزگاران و استادان به دانشآموزان بیاموزند که این اقدام یک حرکت ضداخلاقی و تضییع حقوق دیگر دانشآموزان و دانشجویان است و هیچ تفاوتی با دزدی از جیب دیگران ندارد و اجازه ندهند آنها دست به چنین روش زشتی بزنند. البته در این زمینه باید مراقبان برگزاری امتحانات، نظارت را بیش از این جدی بگیرند چون کنترل دقیق افراد هنگام آزمون تا حد زیادی مانع تقلب کردن آنها میشود.
مقابله با تقلب با درونی کردن اخلاق ممکن میشود
دکتر فاطمه منفرد پویا نیز از بُعد روانشناسی به قضیه نگاه میکند و در پاسخ به قدس میگوید: گاه شخص تنبلی میکند و درس نمیخواند و برای اینکه در امتحانات به نتیجه مثبتی برسد اقدام به تقلب میکند. البته آنهایی هم که معمولاً تقلب نمیکنند چندان بدشان نمیآید این کار را انجام دهند، به طوری که گاهی حتی کسانی که تقلب نمیکنند در خاطراتشان ادعا میکنند تقلب کردهاند. دلیلش این است که احساس زرنگی به آنها دست میدهد و این موضوع روی اعتماد به نفس کاذبشان اثر میگذارد. در حقیقت زیر بنایش ضعیف است اما با این کار از لحاظ رو بنایی احساس خوبی پیدا میکنند.
وی در همین زمینه میافزاید: هر کاری که به افراد هیجان بدهد، آنها احساس خوبی پیدا میکنند، بنابراین تقلب کردن اگرچه در اصل ناپسند و غیراخلاقی است اما چون حس هیجان به افراد دست میدهد، ممکن است حتی در خاطراتشان از آن یاد کنند. اما کسی که از او تقلب میشود حس خیلی بدی پیدا میکند، یعنی احساس فرودستی و حماقت به او دست میدهد. حس میکند فردی با زرنگی از او سوءاستفاده کرده است.
وی در پاسخ به این پرسش که همه آنهایی که میدانند تقلب کردن از نظر اخلاقی ناپسند است پس چرا چنین میکنند، میگوید: اخلاق مربوط به قسمت منطقی یا کورتکس مغز میشود. این قسمت به ما میگوید انجام بعضی کارها درست و منطقی نیست اما ما همیشه کارهای خود را از روی منطق انجام نمیدهیم، چون مغز بخش هیجانی هم دارد و آدمها وقتی در قسمت هیجانی مغزشان قرار میگیرند متأسفانه قسمت منطقی مغزشان تعطیل میشود. مثلاً همه ما میدانیم عبور از چراغ قرمز و یا فرار کردن از دست پلیس کاری غیراخلاقی و حتی ممکن است خود و دیگران را با این کارمان به خطر بیندازیم، اما کسی که چنین میکند حس چندان بدی به او دست نمیدهد. یعنی دانشآموزان میدانند تقلب کاری اخلاقی نیست اما به خاطر منفعتی که میبرند و هیجانی که احساس میکنند، آن را انجام میدهند. به همین خاطر است که برای رفتارهای نامناسب و بد، جریمه در نظر میگیرند.
وی با اشاره به اینکه تقلب کردن بدآموزی دارد، میگوید: بر اساس نظریه یادگیری بندورا ما یادگیری مشاهدهای داریم. یعنی رفتاری که امروز از شخصی میبینیم ممکن است چند سال بعد خودمان آن را انجام دهیم، پس ما از لحاظ رفتاری یادگیری داریم حالا این رفتار خوب باشد یا بد. بنابراین کسی که درس خواندن را خیلی دوست دارد یا اینکه خیلی ترسو است ممکن است تقلب نکند، اما کسی که خیلی درس خواندن را دوست ندارد و خیلی هم ترسو نیست و از سرانجام کاری هم نمیترسد وقتی میبیند دوستش بدون اینکه درس خوانده باشد فقط با تقلب نمره گرفته، متأسفانه این موضوع سبب یادگیری او هم میشود.
وی در پاسخ به اینکه چگونه میتوان دانشآموزان و دانشجویان را از تقلب کردن در نظام آموزشی که بهشدت رقابتی و کنکور محور است، باز داشت، میگوید: باید اخلاق در افراد درونی شود. مثلاً در همین بحث تقلب در امتحانات یکی از چیزهایی که کمک میکند اخلاق را درونی کنیم این است که انگیزه و علاقه لازم را در آنها ایجاد کنیم. یعنی اگر محیط آموزشی امن، خالی از استرس و اضطراب، شاد و انگیزهبخش باشد آنوقت دانشآموزان نیازی به تقلب کردن ندارند. از سوی دیگر سیستم آموزشی کشور باید طوری باشد که هر کس درسی را میخواند بداند در پایان باید آن را امتحان بدهد و در هنگام امتحان، امکان تقلب کردن برایش نیست. البته چنین کاری خیلی سخت است، چون آدمها معمولاً منافع کوتاه مدت را به منافع بلند مدتشان ترجیح میدهند. مثلاً همه میدانیم ورزش کردن برای سلامتی انسان خیلی خوب است اما این یک منفعت بلندمدت است برای همین خیلی از افراد ورزش نمیکنند. پرخوری و یا خوردن غذاهای پرچرب برای سلامتی آدم مضر است اما منفعتش کوتاه مدت است چون طرف همان لحظهای که این نوع غذاها را میخورد از آن لذت میبرد، بنابراین پرخوری میکند.
انتهای پیام/
نظر شما